آیا چین و آلمان موقعیت آمریکا را تهدید می نمایند؟
به گزارش مجله خبری تیرول، در رقابت های انتخابات آمریکا دموکرات ها می گویند ترامپ کشور را به قهقرا برده و آمریکا روبه افول گذاشته است، آن ها معتقدند ادامه این جهت برای ایالات متحده بسیار خطرناک است. کار آمریکا به جایی رسیده است که کشور های روسیه، چین و ایران را متهم به دخالت در انتخابات خود می نماید. از طرف دیگر حرکت پر شتاب چین در اقتصاد شرایط را به گونه ای پیشبرده است که بسیاری درباره چشم انداز ابرقدتی ایالات متحده شک و تردید دارند.
با ما همراه باشید و با تور ارزان چین از شگفت انگیزترین کشور دنیا دیدن کنید بر روی دیوار چین سلفی بگیرید، از قصر ممنوعه دیدن کنید و در خیابان شانگهای پیشرفته ترین آسیا قدم بزنید.
به گزارش خبرنگاران، به همین دلیل اخیرا ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه اظهارات مهمی داشته به عقیده او آمریکا از تغییرات در دنیا مستثنی نیست.
او اضافه نمود: دنیا و نظام دنیای از زمان سرانجام جنگ دنیای دوم که در آن، اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا و انگلیس بر آلمان نازی پیروز شدند، در حال تغییر است و دوره هیمنه کشور های عظیم بر دنیا به سر آمده است و کشوری مانند ایالات متحده آمریکا بعید است که بتواند همچنان از این قضیه مستثنا باشد.
پوتین معتقد است که چین و آلمان به سمتی می فرایند که موقعیت آمریکا را تهدید می نماید. به گفته او چین و آلمان هم اکنون به سمت قدرت عظیم بودن از حیث تأثیرات سیاسی و مالی حرکت می نمایند و کشور هایی مانند برزیل و آفریقای جنوبی در حال تقویت مواضع خود هستند.
آیا ادعای پوتین درست است؟ ایالات متحده امریکا روبه افول است؟
دکتر علی بیگدلی استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل آمریکا و اروپا در این باره به خبرنگاران گفت: ادعای پوتین تا حدودی درست است. در تاریخ معاصر آمریکا بعد از دو اتفاق - سرانجام جنگ سرد یعی سال 1992 و روی کارآمدن نومحافظه کاران از زمان ریگان دردهه 80 میلادی- آمریکا دچار افول اخلاقی و ضعیف سیستمی شده است. با روی کارآمدن ریگان به عنوان نخستین گزینه نئوکان های افراطی، آمریکا وارد لاین جدیدی شد که در آن خودمحوری، خودستایی، دنیا گریزی، مقررات ستیزی بین المللی و... مبنای کار این نهاده شد. بعد از ریگان نوعی خودستایی و غرور بر ارزش های جامعه آمریکایی حاکم شد که باعث شده آمریکا از چشم دنیا بیافتد. در دوران ترامپ نیز تمام این خصوصیات دیده می گردد، در حالی که این شرایط دیگر برای دنیا قابل قبول نیست.
این کارشناس مسائل آمریکا معتقد است: آمریکای امروز دیگر آمریکای دهه پنجاه تا 70 نیست. غیر از رقبایی قدرتمندی که در حال ظهور هستند، ساختار آمریکا هم با مشکل روبه رو است. جامعه آمریکا پر از گسل است و به سرعت تعداد این گسل ها افزایش می یابد که هم بین دولت و مردم و هم بین کل مردم نوعی تضاد طبقاتی و فرهنگی ایجاد نموده است. بیشتر تقصیر هم به گردن دو حزب جمهوری خواه و دموکرات است.
او اضافه نمود: البته اینکه گفته می گردد آمریکا روبه افول گذاشته معنایش این نیست که مثلا تا 10 سال دیگر کار آمریکا تمام است و فرو می پاشد، این حرف درستی نیست. آمریکا تنها کشوری در دنیا است که اگر درهایش را به روی کشور های دیگر هم ببندد می تواند با بهترین شرایط به حیات خود ادامه دهد. هیچ کشوری در دنیا از جهت اقلیمی و حاصلخیزی، ثروت و... با آمریکا نمی تواند رقابت کند. آمریکا از سه طرف با آب ارتباط دارد و در موقعیت بسیار مهم و پر امتیازی است. با این حال از نظر ساختار سیاسی و مناسبات اجتماعی دچار تزلزل شده است و البته هر روز در حال کاسته شدن از امتیازاتش است.
این استاد دانشگاه درباره اشاره پوتین به آلمان به عنوان یک رقیب برای آمریکا گفت: دو کشور در دنیا داریم که سطح اطاعت پذیری بالایی دارند اول آلمان و بعد ژاپن. هیچ کشوری در دنیا اینقدر مردم نسبت به دولت اطاعت پذیری ندارند. این امتیاز بسیار مهمی است. همین امتیاز یاری نموده که آلمان به قدرت شماره اول مالی اروپا و قدرت مالی سوم دنیا تبدیل گردد. آلمان در جهت قدرتمند شدن از جهت صنعتی، مالی و حتی اجتماعی است. سیستم بهداشتی آلمان را حتی آمریکا هم ندارد.
بیگدلی در خصوص چین هم گفت: درباره چین باید با تامل اظهار نظر کرد. این کشور اگر چه از نظر مالی قدرت دوم دنیا و به سرعت در حال پیشروی برای دریافت آمریکاست، اما از نظر ساختاری دچار مسائل فراوانی است. چین نتوانسته است تمام نهادهایش را همزمان حرکت دهد و توسعه در سه فاز سیاسی، مالی و فرهنگی در این کشور عظیم رخ نداده است. توسعه چین مالی است و در حوزه های سیاسی و فرهنگی رشد اندکی داشته است؛ بنابراین چین مقداری باید ساختار سیاسی و اجتماعی خود را تغییر دهد تا بتواند به عنوان یک الگو در سطح دنیا معرفی گردد. یکی از پیروزیت های آمریکا این است که شکل و سیمای دموکراتیکش برای دنیا جذابیت به وجود آورده است. این جذابیت در چین وجود ندارد؛ بنابراین چین یک قدرت مالی است، اما یک نماد و ساختار مطلوب نیست. چین مانند یک فرد ثروتمند و پیروز در فعالیت های مالی است، اما این فرد فرهنگ بالایی ندارد. به این ترتیب چین نمی تواند به این زودی الگویی مناسبی برای جامعه بین الملل گردد.
این استاد دانشگاه درباره تاثیر فاکتور نظامی در این رابطه گفت: الگوی قدرت نظامی دیگر به سرانجام رسیده است. دنیا حالا در جهت اقتصاد حرکت می نماید. حتی نظامی گری تابعی از اقتصاد شده است. ایران در حال تبدیل شدن به یک قدرت نظامی در منطقه است، اما کُمیت اقتصای اش لنگ است. نگاه مردم به دنیا مالی شده است، حتی نگاه آدم ها به هم مالی شده است؛ بنابراین سیاست و نظامی گری تابعی از اقتصاد است. کره شمالی بمب اتم دارد، اما رهبرش به خاطر گرسنگی مردم گریه می نماید. بعد از جنگ سرد دنیا قدم های مهمی به سمت مالی شدن برداشته است. نظامی گری دیگر نمی تواند حرف اول را بزند، چین هم به همین دلیل پیروزیت های چشم گیری کسب نموده است. روسیه نمونه بارزی در این باره است کشوری که از نظر نظامی قویتر از آمریکاست، اما چون توان مالی ندارد نمی تواند خود را در طیف رقبا ببینید.
بیگدلی به این نکته اشاره که سخنان پوتین جنبه تبلیغاتی هم دارد و اضافه نمود: پوتین با این سخنان می خواهد موجب تحقیر آمریکا گردد. امتیازاتی به چین و آلمان دهد. روسیه از گذشته های بسیار دور روابط نزدیکی با آلمان داشته آلمان اولین کشوری بود که روسیه را در زمان پطرکبیر صنعتی کرد. حالا هم ارتباطاتی در حوزه انرژی دارند؛ بنابراین سخنان پوتین دو بخش واقعی و عاطفی و تبلیغاتی دارد. او می خواهد کمی آمریکا را هم تحقیر کند.
این استاد روابط بین الملل درباره اینکه اگر چین و روسیه به سمت یک اتحاد استراتژیک بفرایند، این اتحاد چقدر موقعیت آمریکا را تهدید می نماید گفت: بعداز فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی صحبت از این بود که یک مثلث قدرت در اورآسیا شکل بگیرد که منظور روسیه، چین و هند بودند که بیشترین جمعیت دنیا، بیشترین انرژی دنیا و بیشترین تسلیحات اتمی دنیا را داشتند، اما جرج بوش در سال 2000 در سفری پرطمطراق به هند این کشور را از دو ضلع دیگر مثلث جدا کرد. البته این بیرون رفتن از مثلث قدرت اوراسیا توسط هند کامل نبود چرا که در این کشور هنوز تفکرات سوسیالیستی قدرتمندی وجود دارد، اما به هر حال اتحاد مورد نظر را سست کرد.
او ادامه داد: حالا هم یک اتحاد پنهانی بین روسیه و چین وجود دارد که این به گذشته های دور مربوط می گردد، روسیه، چین را اتمی کرد. از طرف دیگر روابط دو رهبر چین و روسیه نزدیک و صمیمانه است و می تواند اتحاد دو کشور را قویتر کند. از سوی دیگر اتحادیه اروپا روز به روز در حال فاصله دریافت از آمریکاست. در مناظره دوم ترامپ و بایدن هم به این موضوع اشاره شد و بایدن گفت که فاصله دریافت آمریکا از اتحادیه اروپا به عنوان متحد اصلی آمریکا شنماینده و آزار دهنده بوده است. در اروپا هم بحث هایی درباره تشکیل ناتو اروپایی وجود داشته است که اهمیت دارد.
بیگدلی در سرانجام تاکید نمود: خلاصه اینکه دنیا در آستانه تغییرات عمیقی است. نظام بین الملل هر چند وقت یک بار براساس ضوابطی که بر آن حاکم است پوست می اندازد که نمونه های آن جنگ دنیای اول و دوم و جنگ سرد است. حالا هم کرونا در دنیا باعث جابه جایی قدرت و ثروت شده است، آمریکا در حال از دست دادن منشا قدرت خود است و این قدرت در حال حرکت به سمت شرق و اروپاست.
منبع: فرارو