تصاویر عجیب 1500 جایگاه تلنبار شده در استانبول در شکاف دو ساختمان ، جایگاه های پرمعنا در شهری که غرب و شرق را به هم وصل می نماید (تور استانبول ارزان)
به گزارش مجله خبری تیرول، گاردین در مروری بر آثار هنری مفهومی، به قدرت ماندگار 1500 جایگاه تلنبار شده بر هم، اثر دوریس سالسدو نگاه نموده است که در سال 2003 با هدفی ضد جنگ، خلق کرد. هدفی که نه تنها در طول زمان کهنه نمی گردد، بلکه روز به روز معنای مد نظرش بیشتر به چشم می آید.
بهترین تجربه سفر را با تور استانبول ارزان در خاطراتتان ثبت کنید. از استانبول زیبا دیدن کنید و لحظات زیبایی را در این شهر تاریخی و تفریحی بگذرانید.
به گزارش خبرنگاران، در سال 2003، بین ماه های سپتامبر و نوامبر، 1500 جایگاه شکاف خوردند و در یک پشته غول پیکر، در شکاف بین دو ساختمان در استانبول روی هم قرار گرفتند.
این اثر چیدمان که در نگاه اول، هم پر از خشونت و هم به شکلی نگران کننده، خالی به نظر می رسید، روای معانی چون فقدان، سوگواری، غیبت و نابودی بود. اگر چه این اثر اکنون فقط در عکس ها وجود دارد، تماشاش ما را به این فکر می اندازد که این همه جایگاه، از کجا آمده اند، قبلا متعلق به چه کسانی بوده اند و افرادی که زمانی روی آن ها شسته اند، چه زندگی هایی داشته اند. آیا روی این جایگاه ها با دیگران نشسته و حرف زده اند؟ آیا زندگی آن ها هم مثل حال و روز این جایگاه ها زیر و رو شده است؟
چیدمان بدون عنوان دوریس سالسدو در استانبول 2003
اثر چیدمان بدون عنوان (Untitled، 2003) متعلق به دوریس سالسدو، هنرمند کلمبیایی الاصل است که در جریان درگیری های کلمبیا، در جنگ بین دولت، گروه های جنایتکار سازمان یافته، گروه های راست افراطی و چپ افراطی که در سال 1964 شروع شد، بزرگ شده است. کارهای سالسدو اغلب بر روی تجربه بشر از جنگ، یا مرزهای بی فایده ای متمرکز است که دنیا ما را به شکلی بی معنا از هم جدا می نماید.
- عکس و ویدئو | حمله مردی با کیک خامه ای به سمت تابلوی مشهور مونالیزا
- سرنوشت شگفت انگیز تابلوی نقاشی لئوناردو داوینچی که هیتلر آن را دزدید | تابلوی بانویی با قاقم و سفر به 500 سال تاریخ اروپا
سالسدو با قرار دادن بدون عنوان در عرصه عمومی، کارش را در معرض دید رهگذران عادی قرار داد تا این چشم انداز غیرعادی جایی در تجربه روزانه آن ها برای خود باز کند. اما او بعلاوه، واقعیت روزمره جنگ را بیان می نماید: دارایی های رها شده پس از فرار از منطقه جنگ زده و خانه و شهر ویران، گریزناپذیر بودن، زندگی های بی شمار از دست رفته و اندوهی فراگیر و خاتمه ناپذیر که به زندگی روزانه نفوذ می نماید. چه چیزی بیش از یک جایگاه ساده می تواند بیانگر زندگی روزمره باشد؟
چیدمان بدون عنوان دوریس سالسدو در استانبول 2003
یک پشته 1500 تایی از جایگاه زیاد به نظر می رسد، اما در قیاس با واقعیت جمعیت زیاد در حال فرار از جنگ، واقعا عدد بزرگی نیست. بدون عنوان تبدیل می گردد به گور دسته جمعی برای مردمی که زمانی وجود داشتند و زندگی می کردند، در حالی که اکنون در مکانی متروکه رها شده اند.
جایگاه هایی که روی هم تلنبار شده اند، در انواع شکل ها، میزان ها و رنگ های مختلفند و هر کدام متمایز از دیگری به نظر می رسند. هنگامی که توده پناهنده ها را می بینیم، درست مثل تجربه تماشا این اثر، ارزش آن را دارد که به خاطر داشته باشیم که این ها همه افرادی با تجربیات و زندگی های یگانه و منحصر به فرد هستند.
اگرچه هنرمند این اثر کلمبیایی است، اما در استانبول قرار داده شده بود، و نقطه قوت آن، این مسئله است که بسیار وسیع تر و فراگیرتر از مکان با ما حرف می زند.
چیدمان بدون عنوان دوریس سالسدو در استانبول 2003
این اثر پر از انقباضات - شکننده و قوی، بلند و آرام، قابل مشاهده و نامرئی - ما را به یاد کسانی می اندازد که از شنیدن صدایشان به وسیله دیگران محروم هستند، کسانی که اغلب بیشترین رنج را می کشند. همانطور که سالسدو در خصوص این اثر گفت: در بافت شهر به هم بافته شده است ... فقط آن جا آرام می نشیند.
بدون عنوان اگرچه در نگاه اول آشفته به نظر می رسد، با جایگاه هایی که به نظر می رسد همین الان است که به دل خیابان فرو بریزند، اما بعلاوه پر از نظم است: این جایگاه ها کاملا در راستای ساختمان های اطراف بلند می شوند، جوری که گویی به وسیله دیواری نامرئی نگه داشته شده اند. این بُعد دیگری را به روی جنگ می گشاید، چیزی که سالسدو از آن صحبت کرد - بُعدی که عقلانی است، یک تجارت است... در خاتمه آشفته و دردناک است، اما با سردی برنامه ریزی شده است.
سالسدو با دگرگون کردن اشیا و مکان هایی که مترادف با زندگی روزمره ما هستند - از کار گرفته تا غذا خوردن تا معاشرت - به ما یادآوری می نماید که زندگی هایمان، تا چه حد به تخریب و ویرانی نزدیک است و چگونه این مسئله ما را تحت تاثیر قرار می دهد. او یک شیء ساده را به کار می گیرد، شیئی که تنها وظیفه اش این است که ابزار آسایش انسان باشد، آن را چند برابر می نماید (انبوه جایگاه ها)، سپس از بین می برد.
قرار دادن جایگاه ها در خیابان شهری که هم به شرق و هم به غرب متعلق است، نه تنها غیبت مردم را به رخ ما می کشد، بلکه ناتوانی آن ها را نیز نشان می دهد. سالسدو گفت: شناخت این رویداد مهم نیست. من داستان خاصی را روایت نمی کنم. من فقط به تجربیات می پردازم.
منبع: ترجمه از گاردین با کمی تغییر.
منبع: همشهری آنلاین